ما موجوداتی هستیم که عمر محدودی داریم و می‌دانیم که روزی پایانی داریم. اما دانستن این پایان اجتناب‌ناپذیر به ما انگیزه‌ای می‌دهد تا بتوانیم با دستاوردهایمان یادبودی از خود برای سایرین باقی بگذاریم. اگرچه می‌توانیم دی‌ان‌ای خودمان را به فرزندانمان منتقل کنیم و از این طریق ادامه پیدا کنیم، اما در اکثر مواقع می‌خواهیم که کار معنی‌داری انجام دهیم و چیزی به جز کد ژنتیکی در دنیا باقی بگذاریم.


همه ما می‌دانیم که به این خاک باز می‌گردیم، اما تنها کسی که از این سرنوشت یکسان پیروی نکرد «کلاید تامبو»، کاشف پلوتو بود که خاکسترش به همراه فضاپیمای افق‌های نو (New Horizons) به ورای منظومه شمسی رفت. با این حال، این یادبود چیزی جز خاکستر سوخته دی‌ان‌ای او نیست و اطلاعات مفیدی در آن وجود ندارد. بهتر بود تا ناسا حافظه‌ای دارای ژنوم تامبو و یا حتی سلول‌های بنیادی او را به همراه این فضاپیما می‌فرستاد تا کمی کار علمی‌تری کرده باشد!

با این حال، باقی ما روی زمین می‌مانیم و ریز زمین دفن می‌شویم و از خود این سوال را می‌پرسیم که چه چیزی را می‌توانیم از خود باقی بگذاریم تا آیندگان ما را با آن یاد کنند؟ غارنشینان روی دیوار غارهای خود نقش‌هایی به جا گذاشتند. امپراطورها، پادشاهان، ثروتمندان و مسئولین دانشگاه‌ها مجسمه‌ای از خود ساختند تا ظاهر فیزیکی خود را باقی بگذارند و معماران بناهایی ساختند.

اما بهترین یادبودها فیزیکی نیستند و به صورت غیرمادی در طبیعت‌اند. موزیسین‌ها قطعات موسیقی ساختند، دانشمندان معادلات را کشف کردند و نقاشان و نویسندگان آثار هنری خود را به جا گذاشتند. این نوابغ در فضای مفاهیم انتزاعی زندگی می‌کردند و نه در فضای حقیقی. یک مفهوم تا زمانی که کسی برای فهمیدن آن وجود داشته باشد، می‌تواند برای همیشه باقی بماند.

هر چند یک میلیارد سال بعد که خورشید گرمتر شود، تمام دریاها و اقیانوس‌های زمین را از بین می‌برد و همه موجودات زمینی ناپدید می‌شوند. اما آیا امیدی هست که بتوانیم یادبودی مستقل از این ماهیت زمینی‌مان بسازیم؟ ممکن است بهترین روش ادامه راه خاکستر تامبو در فضای فرازمینی باشد.

شاید به یادماندنی‌ترین یادبودمان تکنولوژی‌هایی باشد که هوشی فراتر از هوش طبیعی انسان‌ها دارد. به زبان ساده‌تر، هوش مصنوعی می‌تواند چنین یادبودی باشد. تصور کنید که یک ماهواره مکعبی کوچک یا کیوب‌ست (CubeSat) مجهز به هوش مصنوعی و پرینتر سه بعدی باشد که اهداف ما را در پهنه وسیع راه شیری حمل می‌کند.

ارسال چنین سیستمی پس از تعلیم آن با یادگیری ماشین در فضای بین‌ستاره‌ای، مثل این است که فرزندانمان را بعد از آموزش در مدرسه و خانه به جامعه بفرستیم. هر کدام از ما می‌تواند سیستم هوش مصنوعی خاصی را طراحی کند که هدف و معنی ما از زندگی را نشان دهد. به جای اینکه دیوار غاری را رنگ کنیم که یک میلیارد سال بعد فرو می‌ریزد، می‌توانیم محتوای سیستم هوش مصنوعی خود را مثل آواتاری طراحی کنیم که می‌تواند حتی میلیاردها سال بعد هم در فضا باقی می‌ماند.

این آواتارها می‌توانند از خورشید هم بیشتر عمر کنند و با پرینتر سه بعدی بخش‌های آسیب دیده را ترمیم کنند و حتی چندین کپی از خود بسازد تا سفرشان را تا بی‌نهایت ادامه دهند. اگر به تکنولوژی مثل یک الگو برای آینده بشریت نگاه کنیم، آیا می‌توانیم همین الگو را برای تمدنی تصور کنیم که میلیاردها سال قبل از ما وجود داشته؟

برای فهمیدن این موضوع می‌توانیم در میان ستارگان به دنبال یادبودهایی از موجوداتی باشیم که قبل از ما در این کیهان بودند. تلسکوپ‌هایی که تاکنون از آن‌ها برای جستجو در آسمان استفاده می‌کنیم به اندازه کافی حساس نیستند که بتوانند نور بازتاب شده از یک کیوب‌ست را تشخیص دهند. پروژه آینده رصدخانه رابین در شمال شیلی، بهشت منجمان، این مشکل را حل می‌کند.

این پروژه که «بررسی میراث فضا و زمان» یا به اختصار LSST نام دارد، می‌تواند یادبودهایی تا این حد کوچک را پیدا کند و به ما نشان دهد. علاوه بر این، اگر چنین جرمی وارد اتمسفر زمین شود می‌تواند آن را به عنوان «پدیده هوایی ناشناخته» یا UAP شناسایی کند. چنین مفهومی در ۴ تیر امسال به کنگره ایالات متحده معرفی شد.

پروژه گالیلئو که قبلا معرفی شده بود هم می‌تواند یادبودهای فرازمینی را که از نزدیک زمین عبور می‌کنند، تشخیص دهد. اگر چنین آواتارهای خودکاری وجود داشته باشند، احتمالا موجوداتی دیگر آن‌ها را فرستاده‌اند و تا کنون از بین رفته‌اند. کشف سازه‌های تکنولوژیکی پیشرفته همان ابهتی را خواهد داشت که کشف نقاشی‌های درون غارها با قدمت ۴۵ هزار سال برایمان داشت. حتی یافتن کد ژنتیکی فرستنده روی برد فضاپیما که اطلاعاتی بیشتر از خاکستر تامبو دارد، می‌تواند هیجان‌انگیزتر باشد.

11 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *